چند نکته برای حرفه ای شدن در بورس :
در ادامه نکاتی ارزشمند برای حرفه ای شدن در بورس بررسی می شود
چند نکته برای حرفه ای شدن در بورس
۱_یک معامله گر، نخست باید بورس تهران و جو کلی بازار سرمایه را بشناسد.
۲ــ شناخت سهمها یا گروههای مستعد رشد :
به عنوان یک معامله گر باید تشخیص دهیم بازار کدام سهم ها یا گروه سهم ها را می تواند رشد دهد.
۳ــ مشورت مدام با فعالین حرفه ای بازار :
باید به طور مرتب با فعالین حرفه ای بازار مشورت کنیم تا از نظرات و دیدگاههای آنها آگاه شویم.
۴ــ مطالعه تحلیلهای بنیادی و تکنیکی :
باید بطور مرتب و مداوم از دیدگاههای کارشناسی روز ِ تحلیل گران بنیادی و تکنیکی بازار آگاهی پیدا کنیم.
۵ــ مطالعه دیدگاههای فعالین تجربی بازار :
باید در حد معمول از نظرات فعالین تجربی بازار در خصوص بازار و آینده آن آگاهی پیدا کنیم،
چه بسا ممکن است اینان چیزهایی را ببینند که کمتر به چشم کارشناسان حرفه ای بازار می آید.
این افراد را می توان در تالارهای کارگزاریها دید و یا نظراتشان را در تالارها و انجمن های بورسی و اتاقهای گفتگو و وبلاگ های بورسی مطالعه کرد.
۶ــ شناخت نظرات غالب بازار :
باید بفهمیم غالب بازار بیشتر روی کدام سهم ها یا گروه ها توافق دارند.
۷ــ داشتن نقدینگی :
وقتی که تشخیص دادیم کدام نمادها رشد خواهند کرد باید نقدینگی لازم برای خرید سهام را در اختیار داشته باشیم.
در ادامه می خواهیم بدانیم آیا می شود همیشه نقدینگی داشته باشیم ؟ بله شدنی است.
اگر سهم هایی بخریم و در پرتفوی خود داشته باشیم که از قدرت نقد شوندگی بسیار بالایی برخوردار باشند چون همیشه می توانیم آنها را بفروشیم
و از نقدینگی بدست آمده، پرپتانسیل ترین سهم ها را که فرصت خرید می دهند، بخریم؛ این هم خود نوعی حفظ نقدینگی است.
یعنی همیشه نیاز نیست پول نقد کنار بگذاریم و این مهمترین دلیلی است که کارشناسان
همیشه توصیه به خرید سهام بنیادی و پر پتانسیل می کنند چون این سهمها همچون پول نقد عمل میکنند.
البته این راهکار یعنی کل پول نقد را تبدیل به سهام پر پتانسیل کردن،
بهتر است فقط و فقط توسط افراد حرفه ای انجام شود و افراد مبتدی بهتر است
همیشه در حساب خود به غیر از سهام پرتفوی، ۳۰ ــ ۲۰ درصد از سرمایه را، نقد باشند.
۸ــ حرکت مطابق روند :
باید بسته به شرایط بازار حرکت کنیم و از فرصتهایی که بازار در اختیار ما قرار میدهد استفاده کنیم
نه اینکه بازار در مسیری حرکت کند و ما در مسیری دیگر باشیم.
مثلا” فرض میکنیم سهامدار عمدهای مرتبا”، سهمی را به کف میآورد و خریداری میکند،
باید سعی کنیم درصدی از این نوع سهمها را در قیمتهای کف، خریداری نمائیم.
یا زمانی که بازار مستعد رشد سهام مرتبط با بازارهای جهانی است باید معاملهگر
نیز با این روندها همگام و منطبق شود و همیشه همراستا با روندهای بازار حرکت کند.
۹ــ پدیده صف :
غالبا” آنهایی که در صف میایستند در واقع کسانی هستند که در محدودههای کف، موفق به خرید
و در محدودههای اوج، موفق به فروش نمی شوند. «پدیده صف» را میتوان اینگونه شرح داد :
فرض کنیم شخصی در محدوده کف ۱۸۰ تومان، صدرا خریده است و بعد از چند روز، صدرا در ۲۳۰ تومان، دارای صف خرید ۲۰ میلیونی است. آیا آن کسی که در ۱۸۰ تومان صدرا خریده است، باز هم در قیمت ۲۳۰ تومان، در صف خرید صدرا حضور دارد ؟ غالبا” بعید است؛ چون این شخص یا تا کنون سهم صدرا را کامل یا بخشی از آن را فروخته و منتظر فروش بقیهی آن است و آنهایی که دائم در صف خرید یا فروش هستند اصولا” کسانی هستند که قادر نیستند در محدودههای کف و سقف، سهمی را خریداری نموده یا بفروش برسانند. معمولا” افراد حرفهای کمتر در صفها حضور دارند.
۱۰ــ قدرت تجسم و پیشبینی حداقل یک هفتهای :
این بسیار مهم خواهد بود که بتوانیم چرخش قیمتی کل گروهها و سهمها را برای حداقل یک هفتهی آینده
یا ۵ روز معاملاتی آتی در ذهن خود مجسم و پیشبینی کنیم و به قلم آوریم.
وقتی میخواهیم به امر تجسم بپردازیم نباید علایق شخصی خود را دخیل کنیم.
باید سعی کنیم در بازار کاملا” بی طرف باشیم تا بتوانیم سمت و سوها را بهتر تشخیص دهیم.
بعنوان مثال ممکن است نمادی صف خرید سنگینی داشته باشد
و ما آن سهم را در پرتفوی خود نداشته باشیم، در اینجا نباید نسبت به کسانیکه آن سهم را دارند حسادت بورزیم؛
این حالات و رفتار، ممکن است ما را از واقعیات بازار منحرف کند.
باید به امر تجسم و پیش بینی آینده پرداخت حتی اگر درست از آب در نیایند،
این که پیش بینی ما به واقعیت بپیوندد یا غلط از آب در آید اصلا” مهم نیست مهم این است که ما یاد میگیریم
با نگاه به آینده معامله کنیم و هر چه بیشتر در این خصوص تلاش نمائیم حرفهایتر میشویم و ضریب خطایمان بسیار کاهش خواهد یافت.